مفهوم كارآفريني : كارآفريني واژه جديدي است كه نمي توان از طريق معني به مفهوم واقعي آن دست يافت . اين واژه به جاي لغت Entrepreneurship كه اصل آن از لغت Entreprendre به معني " متعهد شدن " گرفته شده است. مفهوم و واقعيت اصلي هنوز شناخته شده نيست و نمي توان تعريف جامعي از آن ارائه كرد . اما مي توان گفت كارآفريني شكل ويژه اي از نوآوري است و از پياده سازي موفقيت آميز ايده هاي خلاق براي ايجاد يك كسب و كار جديد يا يك ابتكار جديد در درون يك كسب به وجود مي آيدكارآفرين كيست ؟بطور ساده مي توان گفت كارآفرين به شخص حقيقي يا حقوقي گفته مي شود كه توانايي تحمل ريسك را دارد و مي تواند يك ايده را به فعاليت اقتصادي تبديل كند . كارآفرين كسي است كه متعهد ميشود مخاطرههـاي يك فعاليت اقتصادي را سازماندهي ، اداره و تقبل كند. در حقیقت شخص کارآفرین فرصتهای موجود در بازار را به ثروت تبدیل نموده و در این راستا ارزش پایدار برای جامعه ایجاد مینماید. زندگی کارآفرینانه، زندگی است تؤام با هیجان، خطرپذیری، تنوع، تغییر، شکست تا پیروزی، شوق، تلاش، خلاقیت و فرصت گرایی. زندگی که در آن از سکون و رخوت و ناامیدی خبری نیست. به عبارتی دیگر کارآفرینی یعنی شیوهای از تفکر، استدلال و کارکردن که پایهاش فرصت طلبی است. زندگی شغلی کارآفرینانه را افرادی انتخاب میکنند که دوست دارند از دیگران موفقتر باشند. این افراد نه از رئیس داشتن خوششان میآید و نه از ریاست کردن به دیگران.چگونه یک کارآفرین شویم؟امروز زیر تغییرات پر شتاب، گذشته و آینده در یک سازمان خلاصه شده اند. آینده به حال تبدیل شده است، پس آینده را امروز باید به خدمت درآورید. در دنیایی زندگی می کنیم که اطلاعات با سرعت نور به هر جایی فرستاده می شود. می توانید در کمتر از 24 ساعت به هر نقطه از کره زمین سفر کنید. معنایش این است که زمان فشرده شده است. باید به خود بیاییم و پرواز کنیم یا پرواز کردن را بیاموزیم. برخي ها, راه انجام كارها را بهتر مي دانند آموزش ببينيم, تقليد كنيم, تماشا كنيم, امتحان كنيم, فقط بياموزيم. مقاومت در برابر تغيير گمراهياست، با خود دشمني مي كنيم, چون زندگي, گلوله هاي شليک شده به طرف ماست و زندگي سپراست از فرصت ها براي ما. حتي تهديدها را هم مي توان به فرصت ها تبديل نمود. برخي ها, راه انجام كارها را بهتر مي دانند آموزش ببينيم, تقليد كنيم, تماشا كنيم, امتحان كنيم, فقط بياموزيم. مقاومت در برابر تغيير گمراهياست، با خود دشمني مي كنيم, چون زندگي, گلوله هاي شليک شده به طرف ماست و زندگي سپراست از فرصت ها براي ما. حتي تهديدها را هم مي توان به فرصت ها تبديل نمود. گمان مي كنم, موضوع روشن شد. كارآفرين كيست كه هوشمندانه تهديدها را به فرصت ها تبديل مي كند. او مي داند كه با رشد فردي و سازگاري بي درنگ ومداوم با تحول, فرصت ها را از دست نبايد بدهد. زمان ارزشمند را از دست نمي دهد, چون نخستين شليك آخرين آن است, تكرار نمي شود.او گام هاي كوتاه بر نمي دارد. اگر امروزگام هاي كوتاه بردارد, فردا بايد سريع تر بدود.او مي داند زندگي جهاني در انتظار كسي نمي ماند. مهارت هايكه سال پيش باعث موفقيت او شده است, امروز ديگر بدرد نمي خورد.كارآفرين مي داند, همه انسان ها در هر صورتي, خواه و ناخواه در چنگ بازار هستند و بايد در جهت تقاضاي مردم و بازار و نياز آنها رشد نمايد. بنا براين به ابزارهاي نو, به فكر نو خود را مجهز مي كند.او چيزهاي مهم را فداي چيزهاي بي اهميت نمي كند. خلاق است, نوآور است و ريسك پذير است. او مي داند درگذشته سازمان ها در پي رقابت ها بودند و در آينده سازمان ها در پي برتري در همكاري خواهند بود.كارآفرين مي داند كه امروزه عمر مدل قديمي مديريت (تفكر دربخش بالاي سازمان و عملكرد در بخش پايين سازمان) به سر آمده است. ديگر زمان مديريت نمودن به روش ديوان سالاري و قدرت طلبانه به سر آمده است. امروزه با استفاده ازتفكر هوشمند, مشاركت انسان ها در اداره امور, مديريت صورت ميگيرد.كارآفرينان درآينده زندگي مي كنند, علاقه به تغيير دارند و هميشه خلق مي كنند. كارآفريني, يعني ايجاد چيزي ارزشمند از هيچ. كارآفريني يك سبك زندگي است. كارآفريني ارثي نيست, علم و دانشي است كه بايد با هنر به كارگيري آن تلفيق گردد.
مفهوم كارآفريني :
كارآفريني واژه جديدي است كه نمي توان از طريق معني به مفهوم واقعي آن دست يافت . اين واژه به جاي لغت Entrepreneurship كه اصل آن از لغت Entreprendre به معني " متعهد شدن " گرفته شده است. مفهوم و واقعيت اصلي هنوز شناخته شده نيست و نمي توان تعريف جامعي از آن ارائه كرد . اما مي توان گفت كارآفريني شكل ويژه اي از نوآوري است و از پياده سازي موفقيت آميز ايده هاي خلاق براي ايجاد يك كسب و كار جديد يا يك ابتكار جديد در درون يك كسب به وجود مي آيدكارآفرين كيست ؟بطور ساده مي توان گفت كارآفرين به شخص حقيقي يا حقوقي گفته مي شود كه توانايي تحمل ريسك را دارد و مي تواند يك ايده را به فعاليت اقتصادي تبديل كند . كارآفرين كسي است كه متعهد ميشود مخاطرههـاي يك فعاليت اقتصادي را سازماندهي ، اداره و تقبل كند. در حقیقت شخص کارآفرین فرصتهای موجود در بازار را به ثروت تبدیل نموده و در این راستا ارزش پایدار برای جامعه ایجاد مینماید. زندگی کارآفرینانه، زندگی است تؤام با هیجان، خطرپذیری، تنوع، تغییر، شکست تا پیروزی، شوق، تلاش، خلاقیت و فرصت گرایی. زندگی که در آن از سکون و رخوت و ناامیدی خبری نیست. به عبارتی دیگر کارآفرینی یعنی شیوهای از تفکر، استدلال و کارکردن که پایهاش فرصت طلبی است. زندگی شغلی کارآفرینانه را افرادی انتخاب میکنند که دوست دارند از دیگران موفقتر باشند. این افراد نه از رئیس داشتن خوششان میآید و نه از ریاست کردن به دیگران.چگونه یک کارآفرین شویم؟امروز زیر تغییرات پر شتاب، گذشته و آینده در یک سازمان خلاصه شده اند. آینده به حال تبدیل شده است، پس آینده را امروز باید به خدمت درآورید. در دنیایی زندگی می کنیم که اطلاعات با سرعت نور به هر جایی فرستاده می شود. می توانید در کمتر از 24 ساعت به هر نقطه از کره زمین سفر کنید. معنایش این است که زمان فشرده شده است. باید به خود بیاییم و پرواز کنیم یا پرواز کردن را بیاموزیم. برخي ها, راه انجام كارها را بهتر مي دانند آموزش ببينيم, تقليد كنيم, تماشا كنيم, امتحان كنيم, فقط بياموزيم. مقاومت در برابر تغيير گمراهياست، با خود دشمني مي كنيم, چون زندگي, گلوله هاي شليک شده به طرف ماست و زندگي سپراست از فرصت ها براي ما. حتي تهديدها را هم مي توان به فرصت ها تبديل نمود. برخي ها, راه انجام كارها را بهتر مي دانند آموزش ببينيم, تقليد كنيم, تماشا كنيم, امتحان كنيم, فقط بياموزيم. مقاومت در برابر تغيير گمراهياست، با خود دشمني مي كنيم, چون زندگي, گلوله هاي شليک شده به طرف ماست و زندگي سپراست از فرصت ها براي ما. حتي تهديدها را هم مي توان به فرصت ها تبديل نمود. گمان مي كنم, موضوع روشن شد. كارآفرين كيست كه هوشمندانه تهديدها را به فرصت ها تبديل مي كند. او مي داند كه با رشد فردي و سازگاري بي درنگ ومداوم با تحول, فرصت ها را از دست نبايد بدهد. زمان ارزشمند را از دست نمي دهد, چون نخستين شليك آخرين آن است, تكرار نمي شود.او گام هاي كوتاه بر نمي دارد. اگر امروزگام هاي كوتاه بردارد, فردا بايد سريع تر بدود.او مي داند زندگي جهاني در انتظار كسي نمي ماند. مهارت هايكه سال پيش باعث موفقيت او شده است, امروز ديگر بدرد نمي خورد.كارآفرين مي داند, همه انسان ها در هر صورتي, خواه و ناخواه در چنگ بازار هستند و بايد در جهت تقاضاي مردم و بازار و نياز آنها رشد نمايد. بنا براين به ابزارهاي نو, به فكر نو خود را مجهز مي كند.او چيزهاي مهم را فداي چيزهاي بي اهميت نمي كند. خلاق است, نوآور است و ريسك پذير است. او مي داند درگذشته سازمان ها در پي رقابت ها بودند و در آينده سازمان ها در پي برتري در همكاري خواهند بود.كارآفرين مي داند كه امروزه عمر مدل قديمي مديريت (تفكر دربخش بالاي سازمان و عملكرد در بخش پايين سازمان) به سر آمده است. ديگر زمان مديريت نمودن به روش ديوان سالاري و قدرت طلبانه به سر آمده است. امروزه با استفاده ازتفكر هوشمند, مشاركت انسان ها در اداره امور, مديريت صورت ميگيرد.كارآفرينان درآينده زندگي مي كنند, علاقه به تغيير دارند و هميشه خلق مي كنند. كارآفريني, يعني ايجاد چيزي ارزشمند از هيچ. كارآفريني يك سبك زندگي است. كارآفريني ارثي نيست, علم و دانشي است كه بايد با هنر به كارگيري آن تلفيق گردد.